محل تبلیغات شما
امروز در آستانه ی خانه کفش هایمان جفت شده بودند. قاصدکی میان کفشی از من و قاصدکی دیگر در لنگه کفشی از او لانه کرده بودند یعنی کفشی از من و کفشی از او جفت شده بودند تا با هم به قدم زدن مشترکی بیاندیشند و در اندیشه ی همدیگر عجین شوند. کفش ها فقط بهانه اند شاید این طالع طلوعی دیگر باشدتا  در جاده های بی انتهای دوست داشتن مسیر عشق را با قدم های عاشقانه بپیمایند.شاید

مشاعره حافظ با صائب تبریزی و شهریار و یک شاعر با شعور

شعری به ظرافت عشق

معمولی باشیم؛ این یعنی همان خوشبختی و موفقیت

کفشی ,بودند ,های ,جفت ,قاصدکی ,ی ,کفشی از ,شده بودند ,از من ,من و ,جفت شده

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

provoralom عمارت دل nogewoogu Tomas's style cakutito مناقصات و مزایدات وبلاگ حقوقی جواد خلیلی کتابخانه عمومی امام خمینی(ره) گرکان پول الکترونیکی ویرتاکوین گروه معماری پنج اوهفت